امام خمینی : عید قربان، عید لقاءالله است

مقالات مذهبی / امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه، عید سعید و مبارک را روزى می‌دانند که با بیدارى مسلمین و تعهد علماى اسلام، تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بیرون آیند و این مقصود بزرگ زمانى میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام به ملتهاى زیر ستم ارائه شود و ملتها با اسلام آشنا شوند و فرصتها را براى این امر بزرگ سرنوشت‏ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. امام خمینی همچنین همه تلاش‌‌ها در مسیر اسلام واقعی را زمانی میسر می‌دانند که همراه با فداکاری باشد و همه توجه داشته باشند که “هر چه هست از آن خداست” و پیروزی‌‌ها تا زمانی ادامه می‌یابد که “باور قلبی به همه چیز از آن خدا بودن” وجود داشته باشد. در اندیشه امام خمینی، این باور قلبی و فداکاری همگام با یکدیگرند و یکی از فداکاری‌‌ها” حفظ وحدت و پرهیز از اختلافات” است. آنچه مطالعه می‌فرمایید گزیده‌ای از بیانات امام خمینی در این زمینه است.

امام خمینی خمینی
امام خمینی

ضیافه‌الله مقدمه لقاء‌الله‌
در اسلام دو عید است که به عنوان عید اسلامی به رسمیت شناخته شده است: عید شریف فطر عید است برای ضیافه‌الله، و عید شریف قربان عید است برای لقاء‌الله. و آن عید که ضیافه‌الله است، مقدمه است برای لقاء‌الله، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم که فریاد بزن تا بیایند پیش تو، برای اینکه راه راهی است که از طریق ولی‌الله باید طی بشود، از طریق اولیاء‌الله باید طی بشود، و حضرت ابراهیم- سلام ‌الله علیه- ولی وقت بود و ولی است برای همه نسل‌ها، و رسول اکرم ولی اعظم‌ است و ولی است برای همه عالم، و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید.
ابراهیم – علیه‌السلام – بعد از اینکه مراحلی را طی فرمود، آخرش فرمود، عرض کرد: وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذی‌ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ. او وَجَّهْتُ وَجْهی‌ می‌گوید و برای رسول اکرم ثُمَّ دَنی‌ فَتَدلی فَکانَ قابَ قَوْسَینِ اوْ ادْنی‌ است و بین این دوتا فرق است، با اینکه هر دو در غایت کمال است.
برکات ادعیه وارده از ائمه‌ و از برکاتی که ما داریم، برای ما هست، برکات ادعیه‌ای است که از ائمه اطهار وارد شده است. ادعیه ائمه اطهار- همان طوری که خود قرآن شریف هم آن طور است- که یک سفره‌ای است که پهن شده است برای اینکه همه قشرها از آن استفاده کنند. قرآن را چنانچه ملاحظه می‌فرمایید، در آن اکثراً آیات شریفه‌ای است که اکثر مردم از آن استفاده می‌کنند. و در قرآن شریف آیاتی است که فقهای عظام از آن استفاده می‌کنند. آیاتی است که فلاسفه از آن استفاده می‌کنند. آیاتی است که عرفا از آن استفاده می‌کنند. آیاتی است که خاصه اولیا از آن استفاده می‌کنند. و آیاتی است که رسول اکرم- صلی‌الله علیه و آله و سلم- به او رسیده است، و به وسیله او به کسانی که لایق هستند رسیده است. قرآن، آیاتی که در این زمینه است که اهل معرفت از آن استفاده می‌کنند زیاد است، مثل‌الله نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ، هُوَ الْاوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ، هُوَ مَعَکُمْ اینَما کُنْتُمْ و امثال اینها که در لفظ و در بیان ممکن است که انسان برای آنها بیاناتی بکند، ولی به حسب واقع و حظّ واقعی مشکل است که کسی غیر از آنکه خوطب به، به این طور مسائل برسد. هُوَ الظَّاهِرُ، هُوَ الْباطِنُ خوب، وقتی دست ماها دادند گفتیم به اینکه هُوَ الْمُظْهِرُ. لکن مساله این نیست.‌الله نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْضِ وقتی دست بشر عادی رسیده «منور السماوات و الارض» معنا کرده، لکن مساله این نیست. در روایات هم همین‌طور است. ادعیه‌ای که از ائمه اطهار وارد شده است این هم یک سفره‌ای است، پهن شده است برای اینکه همه از آن استفاده کنند، هرکس به مقدار فهمش. و اکثراً چیزهایی است که عامه مردم از آن استفاده می‌کنند و فقراتی در ادعیه هست که فلاسفه از آن استفاده می‌کنند. فقراتی هست که عرفا از آن استفاده می‌کنند. فقراتی هست که خاصه اولیا باید از آن استفاده کنند. همین در دعای عرفه‌ای که حضرت سید الشهدا- سلام‌الله علیه- در روز عید خوانده، در روز عرفه خوانده‌اند، این دعا اکثراً چیزهایی است که اکثر بینندگان از آن استفاده می‌کنند، لکن در بین آن یک چیزهای دیگری هست که استفاده از او مشکل است، حتی برای عرفای بزرگ اَ یکُونُ لِغَیرِکَ الظُّهُورْ حتی اینکه ما لَیسَ لَکَ این تعبیر غیر از این است که هُوَ الْمُظْهِرُ، اَ یکُونُ لِغَیرِکَ الظُّهور ما لَیسَ لَکَ. یعنی ظهور همه از توست، ظهور توست مَتی‌ غِبْتَ حَتّی‌ تَحْتاجُ الی‌ دَلیل، چه وقت غائب بودی؟ هیچ وقت غائب نبودی، از تو باید استدلال به دیگران بشود، نه از دیگران استدلال به تو، و هکذا. این از نعمت‌های بزرگی است که برای بندگان خدا آمده است، و هر کس به اندازه خودش از او استفاده می‌کند. و بسیاری هم هستند که گمان می‌کنند استفاده کردند، لکن واقع مطلب بسیار مشکل است. یعنی بعضی امور است که تصدیقش آسان است لکن تصورش مشکل. بعضی از مسائل هست که تصور، انسان نمی‌تواند بکند، لکن تصدیقش می‌کند، و مسائل که مال اهل معرفت است از این جور مسائل هستند، تصدیق می‌شود کرد به اینکه هو الظاهر، لکن تصور هو الظاهر یک تصوری است که بسیار مشکل است، مگر برای آنهایی که خاصه اولیا هستند و عید شریف قربان و اینکه همه را خواستند، فی الناس، فریاد بزن بین ناس که بیایند و بیایند به‌ سوی تو‌ای ابراهیم، و به سوی رسول خدا در وقتی که رسول خدا هست، و به سوی ولی در وقتی که ولی هست، به سوی او بیایند و به سوی او آمدن، به سوی خدا رفتن است، نه اینکه به سوی او بیایند در مقابل به سوی خدا رفتن، به سوی او رفتن عین به سوی خدا رفتن است. از این جهت دعوت به این است که به سوی خدا بروند، لکن راه این است، طریق این است. و ابراهیم- سلام‌الله علیه-، عید برای او برای ذبیح‌الله است، که ثمره وجود خودش را حاضر شد که فدا کند، و برای رسول‌الله هم، برای ذبیح‌الله در این امت است، که ذبیح‌الله هم، “فِدیه” هم تفسیر شده است در بعض روایات به حضرت سید الشهدا. ابراهیم تا آن حدی که حد فداکاری هست رفت، منتها خدای تبارک و تعالی برای او فِدیه فرستاد، و پیغمبر اکرم هم تا آن حدی که هست و و اصل هم به آن حدّ شد، برای اینکه ذبح واقع شد. و نمونه‌هایی از این مسائل در بین بشر هست، لکن با تفاوتهای بسیار زیاد که آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.
فداکاری جوانان و جنایات ابرقدرتها
الآن شما در این عصر که ملاحظه می‌کنید جوان‌هایی هستند که واقعاً فداکاری می‌کنند، واقعاً رو به شهادت می‌روند. کسانی هستند که واقعاً جوان‌هایشان را به شهادت می‌فرستند و خوشحال هم هستند. این همان سنخ هست، لکن تفاوت این است که آنجا معرفت یک معرفت عالی مقامی است و اینجا به آن مرتبه نرسیده است، اینجا نمونه‌ای از اوست. فداکاری‌های جوان‌های عزیز ما و پدرهای آنها و مادرهای آنها همان نحو است که آنها کردند. اینها ذبح می‌شوند به همان طوری که اسماعیل ذبح شد و به همان طوری که فدیه اسماعیل به حسب روایات ذبح شد. و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکاری که اینها دارند هم، ما عاجزیم که تصور کنیم. و بحمد‌الله این فداکارها برای اسلام آن چنان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند، آن طور برای کشور خودشان سرافرازی ایجاد کردند که در طول تاریخ خواهد ماند. و ما آرزو داریم که این سرافرازی برای همه ملت‌ها حاصل بشود و انقلاب به همین معنا برای همه ملت‌ها حاصل بشود، برای همه مستضعفین حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل این طور فداکاری و این طور تفدیه برای اسلام، آن طور جنایات در دنیا واقع می‌شود. جنایات عظیمی که از دولت‌های بزرگ بر همه بشر واقع می‌شود و امروز دنیا گرفتار این دو قطب است و بشر گرفتار این دو قطب است که خدای تبارک و تعالی ان شاء‌الله نجات بدهد بشر را از این دو قطب فاسد. هر جا بتوانند خودشان دخالت می‌کنند و هرجا هم به حسب ظاهر عذری باشد دیگران را وادار می‌کنند به دخالت…
پیروزی با لبیک بر حضرت ابراهیم‌
اینهایی (جوان‌های ما) که پیش می‌برند برای اینکه اینها دنبال حضرت ابراهیم- سلام‌الله علیه- هستند، اینها لبیک گفتند به حضرت ابراهیم- سلام‌الله علیه- آنها که می‌خواهند پیش ببرند چی می‌گویند؟ آنها به عفلق گفتند، خوب، نمی‌شود یک کسی که به عفلق لبیک می‌گوید، یا به کسی که به ابراهیم خلیل‌الله لبیک می‌گوید، اینها یک جور باشند. این است که آنها فراری هستند و اینها چنانچه یک وقت اقتضا بکند تا هر جایی که صلاح باشد خواهند رفت… این منافقینی که می‌خواستند در ایران آن طور وقایع را ایجاد کنند و جنایات را ایجاد کنند و کردند و فرار کردند و حالا هم باز تتمه‌شان هست، اینها همان راه را دارند می‌روند، اگر قبل از رفتن به فرانسه اشکال می‌شد که شاید نه، خودشان چی باشند، خوب، حالا معلوم شد که نه، این طورند. اینهایی که خلقی هستند با صدام دست دوستی می‌دهند، در صورتی که هر روز دارد این خلق اسلامی را می‌کوبد. اینها دیگر برایشان آبرویی باقی نمانده است، لکن خارج نشسته‌اند و فحش می‌دهند. خوب، این یکی برایشان مانده که فحاشی کنند. در هر صورت ما باید خودمان لبیک به حضرت ابراهیم بگوییم و لبیک به رسول‌الله بگوییم و با این لبیک فداکاری بکنیم و حفظ کنیم عزت‌ خودمان را، عزت اسلام را.
قیام للَّه، تنها موعظه خدا
باید جوان‌های ما، پیرهای ما، زن‌های ما، مردهای ما، بچه‌های ما، همه در راه اسلام، برای عزت اسلام و برای عزت میهن خودشان و برای عزت قرآن کریم فداکاری کنند.
یکی از فداکاری‌ها این است که با هم اختلاف نکنند، اگر یک اختلاف جزئی هست خودشان اصلاح کنند. و بحمد‌الله الآن در بین ارتش ما و سپاهیان و همه اینها وحدت هست و با این وحدت دارند جلو می‌روند و تا این وحدت هست ان شاء‌الله پیروزی‌ها دنبال هم است. و ما باید همیشه توجه به این داشته باشیم که آنچه هست از خداست اَ لِغَیرِکَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَیسَ لَکَ هر چی هست از اوست. اگر ما توانستیم این مطلب را به قلب خودمان وارد کنیم که هر چه هست از اوست، دیگر نه از شکست می‌ترسیم، نه از چیز دیگر. همه از اوست، و اگر این معنا در قلب ما حاصل باشد شکست هم نیست تو کار. برای خدا قیام کنید انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ،. از تمام موعظه‌ها خدای تبارک و تعالی انتخاب کرده این یک موعظه را: قُلْ انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ یعنی همین یکی را من موعظه می‌کنم، چون همه چیز تو اینجاست انَّما اعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ همه چیز در قیام للَّه است. قیام للَّه معرفت‌الله می‌آورد. قیام للَّه فدایی برای‌الله می‌آورد. قیام للَّه فداکاری برای اسلام می‌آورد. همه چیز در این قیام للَّه است، و لهذا تنها موعظه‌ای که انتخاب کرده خدای تبارک و تعالی از بین موعظه‌ها همین موعظه است که انْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنی‌ وَ فُرادی‌. اجتماعی و انفرادی قیام للَّه بکنید. انفرادی برای وصول به معرفت الله، اجتماعی برای وصول به مقاصد الله. و من امیدوارم خدای تبارک و تعالی به ما و شما و به همه ملت‌ها توفیق عنایت کند که این راه را برویم و برای خدا کارها را انجام بدهیم… (صحیفه امام، جلد ۱۸، صص ۱۱۸ تا ۱۲۸)

عید قربان
عید قربان

*عید شریف فطر عید است برای ضیافه‌الله، و عید شریف قربان عید است برای لقاء‌الله. آن عید که ضیافه‌الله است، مقدمه است برای لقاء‌الله
*فداکاری‌های جوان‌های عزیز ما و پدرهای آنها و مادرهای آنها همان نحو است که آنها (پیامبران) کردند. اینها ذبح می‌شوند به همان طوری که اسماعیل ذبح شد و ما باید بگوییم که عاجزیم از اینکه همین فداکاری را تصور کنیم

  • یکی از فداکاری‌ها این است که با هم اختلاف نکنند، اگر یک اختلاف جزئی هست خودشان اصلاح کنند، تا این وحدت هست ان شاء‌الله پیروزی‌ها دنبال هم هست
    *ما باید همیشه توجه به این داشته باشیم که آنچه هست از خداست. اگر ما توانستیم این مطلب را به قلب خودمان وارد کنیم که هر چه هست از اوست، دیگر نه از شکست می‌ترسیم، نه از چیز دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *