مقالات فرهنگی : بیست و چهارم آبان ماه، سالروز ارتحال فرزانهای فرهیخته و عارفی کامل است که عمر ۷۹ ساله خود را، برای شکوفایی معارف دینی و گسترش آن در جامعه انسانی هدیه نمود و با گذر از دانه و دام دنیایی، سبکبال با توشهای گران سنگ چون تفسیر المیزان، به سوی یار پرکشید. سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱ – ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی در تبریز) نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن است. علامه طباطبایی ویژگیهای فراوانی دارد که یکی از آنها به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع بعد از دوره صفویه است. علامه طباطبایی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرد، بلکه به تاسیس معرفتشناسی در این مکتب پرداخت و همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشههای غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشید وحتی در نشر آن در مغرب زمین نیز کوشید.
یکی دیگر از ویژگیهای علامه طباطبایی، توجه به تحقیقات و یافتههای دیگر دانشمندان در دانشهای گوناگونِ روز بود. ایشان در عین تسلّط بر فلسفه و عرفان و متون اسلامی، هرگز خود را در این محدوده محصور نساخت، بلکه مرزهای معرفت و تحقیق را تا منابع غیراسلامی نیز گسترش داد و معتقد بود که «باید جهان را شناخت و نباید خود را در برجهای خویش محصور و منزوی کرد». آشنایی علامه با معارف دیگر مکتبها و حوزههای فکری دیگر، سطحی نبود و عمق و غنای بالایی داشت. علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفتهاست. یکی از این آثار مهم، اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقاله فلسفی است، که طی دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفه تطبیقی شرح داده شدهاست. این کتاب نخستین و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفه جدید غربی پرداختهاست. اثر مهم و بلکه برجسته علامه طباطبایی تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شدهاست. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شدهاست، و علاوه بر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد.
روش تفسیرى علّامه طباطبائى قُدّس سرُّه، طبق روش تفسیرى استادشان در عرفان و علوم باطنیه الهیه مرحوم آیتالله حاج میرزا على آقاى قاضى بوده است که تفسیر آیات به آیات است؛ یعنى مُفاد و محصّل آیه قرآن، از خود قرآن استنتاج مىگردد. مرحوم آیتالله قاضى بدین سبک، تفسیرى از ابتداى قرآن تا سوره انعام را نوشتهاند، و علامه به شاگردان خود این طور کتاب الهى را تعلیم مىنمودهاند. مرحوم حضرت علّامه کراراً مىفرمودند: «ما این روش تفسیرى را از مرحوم قاضى داریم.» شروع این تفسیر در حدود سنه ۱۳۷۴ و ختم آن در شب قدر (۲۳ رمضان) از سنه ۱۳۹۲ هجری قمری بوده است. و در عین نوشتن، به طلّاب حوزه علمیه قم تدریس مىنمودند و بسیارى از افاضل محصّلین و طلّاب از محضر درس ایشان بهرمند مىشدند.
اوّلین مزیت تفسیر المیزان که مهمترین مزیت آن هم هست، همان تفسیر آیات به آیات است؛ بدین معنى که قرآن را با خود قرآن تفسیر کند. چون طبق روایاتى که داریم: انَّ الْقُرْءَانَ یفَسِّرُ بَعْضُهُ بَعْضًا، آیات قرآن همه از یک مبدا نازل شده، و کلام واحدى است که سبقت و لحوق بعضى از آیات بر بعضى دیگر، دخالت در معناى کلّى مستفاد از آیه ندارد. و بنابراین تمام قرآن در حکم یک کلام و یک خطابهای است که از متکلّم واحدى ایراد شده؛ و هر جمله از آن مىتواند قرینه و مفسّر هر یک از جملات دیگر آن بوده باشد. و بنابراین اگر در معانى بعضى از آیات خِفائى به نظر برسد، با ملاحظه و تطبیق و تقارن با آیات دیگر که در این موضوع یا مشابه آن وارد است، این خفاء از بین مىرود. بناى این تفسیر بر این است که آیات را با خود آیات تفسیر کند، و معناى قرآن را از خود قرآن بدست آورد، و بر آن اساس معانى مستفاده از خارج سنجیده، و موافقت یا مخالفتش با قرآن مشاهده گردد؛ نه آنکه اوّل معنائى را که در ذهن است، آن را اصل و محور قرار داده و سپس سعى شود که آن معنى را با آیات قرآنیه تطبیق دهد.
از مختصّات دیگر تفسیر المیزان، مراعات معانى کلّیه براى الفاظ موضوعه است. در این تفسیر ورود در بحثهاى مختلف، علاوه بر بیان هاى قرآنیه است؛ بطوری که بحثهاى روائى، اجتماعى، تاریخى، فلسفى، علمى که هر یک جداگانه مطرح است، بدون آنکه مطالب درهم آمیخته و موضوعات با یکدیگر خلط و ممزوج شوند، رعایت شده است. و بر همین پایه، بطور مستوفَى از مسائل روز جهان و آراء و افکار و مکتبها و ایدهها بحث کافى شده، و با قانون مقدّس اسلام تطبیق، و مواقع جرح و تصویب و ردّ و ایراد و یا نفى و اثبات مشخّص گردیده است. از دیگر خصوصیات المیزان پاسدارى از مکتب تشیع است که با بحثهاى دقیق و عمیق و نشان دادن مواضع آیات، این مهمّ را ایفاء کرده است. [المیزان] با لسانى رسا و بلیغ، بدون آنکه حَمیتهاى جاهلى را برانگیزد، و آتش عصبیت را دامن زند؛ از روى نفس آیات قرآن، و تفسیرى که قابل ردّ و انکار نباشد؛ و نیز به وسیله روایاتى که نقل شده، چون تفسیر «الدُّرُّالمَنثور» و غیره در هر موضوعى از موضوعات وِلائى مطلب را روشن، و ولایت عامّه و کلّیه حضرت امیر المومنین علىّ بن ابى طالب و ائمّه طاهرین صلواتُالله و سلامُه علیهم اجمعین را برهانى و مبین مىنماید.
جالب اینجاست که این تفسیر در عربیت به قدرى قوىّ و استوار است، و در حفظ قواعد ادبیت و انشاء مسلسل مطالب، رسا و محکم است که حتّى تشخیص آن نزد علماء و محقّقین عرب که اهل ادبیات بودهاند، مشکل است که بتوانند بفهمند نویسنده آن غیر عرب است، بلکه تا به حال از احدى نقل نشده است که بگوید: در این تفسیر قرائنى هست که نشان مىدهد مولّف آن ایرانى و یا زبان مادرى وى ترکى آذربایجانى است و یا بطور کلّى غیر عرب است.
*از ویژگیهای علامه طباطبایی، توجه به تحقیقات و یافتههای دیگر دانشمندان در دانشهای گوناگونِ روز بود. ایشان در عین تسلّط بر فلسفه و عرفان و متون اسلامی، هرگز خود را در این محدوده محصور نساخت
*روش تفسیرى علّامه طباطبائى قُدّس سرُّه، طبق روش تفسیرى استادشان در عرفان و علوم باطنیه الهیه مرحوم آیتالله حاج میرزا على آقاى قاضى بوده است که تفسیر آیات به آیات است؛ یعنى مُفاد و محصّل آیه قرآن، از خود قرآن استنتاج مىگردد
*از مختصّات دیگر تفسیر المیزان، مراعات معانى کلّیه براى الفاظ موضوعه است. در این تفسیر ورود در بحثهاى مختلف، علاوه بر بیان هاى قرآنیه است؛ بطوری که بحثهاى روائى، اجتماعى، تاریخى، فلسفى، علمى که هر یک جداگانه مطرح است، بدون آنکه مطالب درهم آمیخته و موضوعات با یکدیگر خلط و ممزوج شوند، رعایت شده است