مقالات سیاسی / تنها چندماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ابتکار امام خمینی مردم پای صندوق های رای آمدند تا این بار از درون صندوقهای رای نظام سیاسی خود را انتخاب کنند. مردم «جمهوری اسلامی» را انتخاب کردند، اما این انتخاب روزهای پر فراز و نشیبی را طی کرد و برخی تلاش کردند تا این رفراندوم به شکل دیگری پیش برود.
به گزارش ایسنا در میان تقویم جلوی ۱۲ فرودین نام «جمهوری اسلامی» نقش بسته، اما در واقع در ۱۰ و ۱۱ فروردینماه سال ۵۸ رفراندوم تعیین نوع حکومت بعد از فروپاشی رژیم سلطنت برگزار شد که در روز ۱۲ فروردین نتیجه آن اعلام شد و به نام روز جمهوری اسلامی ماندگار شد.
هرچند که در روزهای انقلاب حضور پررنگ مردم و تایید امام خمینی در کف خیابانها کافی بود تا پیشاپیش رویکرد بعدی نظام سیاسی ایران پس از سقوط پهلوی مشخص باشد، اما نوع انتخاب این نظام از ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۰ فروردین سال بعد با چالش هایی همراه بود و با وجود تاکید امام خمینی بر جمهوری اسلامی، برخی تلاش داشتند این نظام سیاسی به شکل دیگری به ثبت برسد. برخی از جمهوری دموکراتیک ایران صحبت میکردند و برخی دیگر برای همراه کردن امام از جمهوری دموکراتیک اسلامی یاد میکردند تا شاید بتوانند تایید امام را دریافت کنند. حتی در این میان برخی خواستار حکومت جمهوری خلق یا جمهوری فدراتیو خلقهای ایران بودند.
مهندس بازرگان و شخصیتهای دولت موقت قائل به جمهوری دموکراتیک اسلامی بودند. امام خمینی با این نظر مخالف بود و معتقد بود که اسلام منافاتی با دموکراسی ندارد تا اینکه بهمرور اکثر گروهها بر سر جمهوری اسلامی به توافق رسیدند.
چرا جمهوری اسلامی ؟ چه شد که از بین تمام احتمالات برای انتخاب یک نظام «جمهوری اسلامی ایران» مطرح میشود در حالی که میتوانست جمهوری ایرانی یا هر اسم دیگری بر آن قرار داده شود. آنطور که صادق طباطبایی در خاطراتش مینویسد نام جمهوری اسلامی تنها گزینه مطرح شده نبود. او می نویسد: پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه شد. بازرگان در مصاحبهای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخستوزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامههای وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.»
استدلال بازرگان این بود که نباید انتخابهای متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد بلکه مفهوم دموکراتیک جنبه عامتری است که حتی میتوان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعدها در آنجا داد. در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهرههای دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، نیز گفت که اگر بناست ما حکومت دموکراتیک داشته باشیم، چرا این دموکراسی از آغاز رعایت نشود، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی، مردم در انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت دارای استحکام و قوام قانونی مطلق باشد. حاج سیدجوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلوتر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.» امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غربزدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی میتوانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی میدهم. آیتالله مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «… در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است…»
اما علت اصرار امام چه بود؟ در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، جمهوری شکل حقوقی رژیم است که توسط خود مردم تعیین می شود. در واقع مفهوم «جمهوری» در کلام و اندیشه امام به همان معنایی است که در همه جا وجود دارد و به نوعی فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و مفهوم «اسلامی» نیز که محتوای آن فرم را که قوانین الهی است، بیان می دارد و در مناسبت ها و مکان های مختلف بدان اشاره دارند ،ازجمله؛ «ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم، جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل می دهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است.» و یا در جایی دیگر و در پاسخ به خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه که می پرسند؛ «… حضرت عالی می فرمایید که بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند و این برای ما فرانسوی ها چندان مفهوم نیست، زیرا که جمهوری می تواند بدون پایه مذهبی باشد، نظر شما چیست؟ جمهوری شما برپایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ به انتخاباتی استوار است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است؟» پاسخ می دهند: «اما جمهوری به همان معنایی که همه جا جمهوری است، اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری شده، اینها بر اسلام متکی است، لکن انتخاب با ملت است؛ طرز جمهوری هم همان جمهوری است که همه جا هست».
علاوه بر امام خمینی(ره)، اطرافیان و نزدیکان وی نیز راجع به ماهیت و مفهوم «جمهوری اسلامی» نظری مشابه ابراز می کردند. در همین زمینه شهید مطهری به عنوان یکی از ایدئولوگ های انقلاب اسلامی و از شاگردان برجسته امام دو روز قبل از اعلام نتایج رفراندوم۱۲ فروردین۵۸ در مصاحبه ای تلویزیونی به روشن سازی مفهوم جمهوری اسلامی و تشریح ماهیت آن می پردازد و تصریح می نمایند که؛ «جمهوری اسلامی حکومتی است که شکل آن، انتخاب رئیس حکومت از سوی عامه مردم برای مدتی موقت است که محتوای آن هم اسلامی است.»
صادق طباطبایی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است، در خاطراتش مینویسد: ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام میگویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاج سیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبانها نه میتوانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بیسیم و ماشین دارند، کلانتریها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است. در مراکز استانها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشدهاند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام میفرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام میشود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام میگویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازهای ندارم. ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمنهای اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرد. کمی فکر کردم و گفتم من که نمیتوانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح بخیر، آمدهام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را میدهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سیداحمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی – وزیر کشور- گفتند. همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.
ایشان در جواب گفتند شما الان نمیفهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه حتما باید رأیگیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. من وقتی از قم برگشتم، منزل خالهام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد. من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفتوگو، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد. از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم. تقریبا اواسط اسفند ۵۷ بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود برای جمهوری اسلامی.
به ایشان گفتم خیلی خوب، اما خیلی زود یعنی چه؟ گفت امام میگوید همین روزهای آینده، گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم میخواهد، فرمانداریها، استانداریها، صندوق، جمعآوری تهیه تعرفه و ارسال، ستاد مرکزی و اینها همه به این سرعت نمیشود، گفت که نمیدانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود.
من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کردهاید، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است، این هیچ ایرادی ندارد. ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید، آن چیزی که در تاریخ میماند، واقعیتهای تاریخی است. شما سعی کنید که هر چه زودتر دولت این کار را برگزار کند. آن موقع من در هیات وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت میکردم. به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات میخواهد، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستانها و در مراکز استانها، بخشداریها، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد، الان در صورتی که پاسبانها جرأت نمیکنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهارراهها بمانند برای نظم عمومی، چطوری میخواهید این کار برگزار بشود. ایشان گفتند نه این کار امکانپذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید. من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سیدجوادی اطلاع دادم، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید. گفتم بسیار خوب ولی این بدعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم، چطوری میتوانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم. به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا ۱۴ یا ۱۵ اسفند سال ۵۷ بود. در عرض کمتر از ۳ روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداریها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم.
بر اساس قانون مصوب شورای انقلاب، در هر برگ رأی، حروف رأی موافق (آری) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه) با رنگ قرمز چاپ شده بود. بخش بالای این دو قسمت که حروف آن به رنگ قرمز بود، تعرفه رفراندوم بود و رأیدهندگان، پس از دریافت برگ رفراندوم، نظر خود را به صورت مخفی برای یکی از دو حالت زیر اعلام میکردند:
۱- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (آری)، با رنگ سبز.
۲- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (نه)، با رنگ قرمز.
«با ۱۸ میلیون رای، رژیم ایران، جمهوری اسلامی شد» این تیتر روزنامه کیهان در روز ۱۲ فروردین ۵۸ است. نتیجه این همهپرسی به این شرح اعلام شد:
شرکتکنندگان: ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر،
آرای مثبت: بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی: ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.
مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت بعدها در پاسخ به کسانی که تلاش داشتند صحت این انتخابات را زیر سؤال ببرند، گفت: «این انتخابات ۱۰۰ درصد آزاد و داوطلبانه صورت گرفت و دولت موقت و شخصیتها و جمعیتهای مؤثر کسی را تهدید نکردند. امام هم نه تکلیف شرعی وضع کردند و نه فتوایی دادند، بلکه مردم با پای خودشان به حوزهها رفتند و بهدست خودشان رأی مثبت به صندوقها ریختند.»
حضرت امام(ره) هم با قطعیشدن رأی اکثریت ملت ایران به جمهوری اسلامی با صدور پیامی در ۱۲ فروردین این موفقیت را به ملت ایران تبریک گفته و اینروز مبارک را روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت دانستند. «ایشان این رفراندوم را در تاریخ ایران بیسابقه و نشاندهنده رشد سیاسی و اجتماعی مردم و همبستگی بیمانند آنان دانستند. در بخشی از پیام معظمٌله تصریح شدهبود: «ملت ما باید اینروز را عید بگیرند و زنده نگهدارند… از ملت انتظار دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند. من از دولتها میخواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده باقیماندهی رژیم طاغوتی را… پاکسازی کنند و وزارتخانهها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی بهپا شدهاست به شکل اسلامی متحول کنند.»