اخبار حوادث / عصر ایران – تعدادی از دانش آموزان ابتدایی یک کلاس در مدرسه ای غیردولتی در قائمشهر، ترانه ای را در کلاس و در حضور معلم شان همخوانی کرده اند. ترانه، محلی، عاشقانه و البته غیر مناسب با سن کودکان است.
بعد از انتشار ویدئوی این همخوانی، اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران به سرعت وارد عمل می شود. مدیر کل با خبرگزاری رسمی دولت – ایرنا – مصاحبه می کند و سیاهه ای از اقدامات اداره تحت مدیریت اش را در برخورد با این موضوع را به شرح زیر اعلام می کند:
– راستی آزمایی فیلم
– تشکیل جلسه شورای نظارت
– دادن تذکر کتبی به مدیر مدرسه
– صدور رای عدم صلاحیت معلم و اخراج فوری وی
– احتمال لغو مجوز مدرسه
– برخوردهای اداری دیگر که در آینده انجام خواهد شد
در این باره چند نکته قابل ذکر است:
۱ – کمی آهسته تر آقای مدیر کل! حالا چه شده است مگر؟ درست است که ترانه خوانده شده اساساً مناسب سن کودکانی که آن را می خوانند نیست ولی این همه تندی و برخورد انفجاری در قبال ماجرا، با کجای عدالت، انصاف و تدبیر مدیریتی همخوانی دارد؟ یک نفر را از نان خوردن انداختن و احتمال لغو مجوز یک مدرسه برای همخوانی یک ترانه؟
و دیگر آن که چرا باید هر روز سوژه ای برای وهن ایران در جهان درست شود؟!
۲ – اصلاً دقت کردید؟ همه دانش آموزان کلاس ترانه را حفظ هستند. یعنی بارها و بارها شنیده اند و زمزمه کرده اند و خوانده اند و اینک در کلاس، یک بار دیگر هم می خوانند. می فهمید معنایش چیست؟ معنایش این است که جامعه حال و هوایی دارد که مسؤولان از آن به کلی بی خبرند.
بعد از درگذشت مرحوم مرتضی پاشایی، خواننده جوان که صدها هزار نفر در تهران به تشییع جنازه اش رفتند و ترانه های او را از حفظ خواندند، بسیاری از مسوولان و حتی آنان که متولی فرهنگ و هنر هستند، تازه فهمیدند که اساساً چنین شخصی هم وجود داشت و بسیار هم مورد اقبال نسل جدید بود.
تشییع پیکر مرحوم مرتضی پاشایی در تهران
الان هم همان قصه است، مردم و البته بچه های آنان در فضایی زندگی می کنند و مسوولان در اتمسفری دیگر. به همین دلیل است که دانش آموزان یک شهر ترانه ای را حفظ هستند و بدون این که منظور خاصی هم داشته باشند همخوانی اش می کنند ولی مسوولان که گویا کلاً در دنیای موازی زندگی می کنند، با شنیدن ناگهانی اش، شوکه می شوند و به هم می می ریزند و جلسه می گذارند که واویلا! چه کنیم؟ و بعد هم شدیدترین و غیرمنطقی ترین واکنش را نشان می دهند؛ که چه؟ برای بهسازی فرهنگ عمومی؟ یا برای این که به مقامات بالاتر بگویند نگاه کنید! ما بالاترین حد از برخورد را کردیم؛ نمی توانستیم که مدرسه را به توپ ببندیم؟!
باور کنید که جامعه ایران امروز، بسیار متکثر و چند وجهی است؛ عده ای “سلام فرمانده” را می پسندند، گروهی ترانه های به اصطلاح زیر زمینی گوش می کنند و جمعی هم هر دو را . دانستن این موضوع ساده، این قدر سخت است؟!
۳ – حالا که مسوولان این قدر سرعت عمل دارند، بهتر است بعد از مدت های مدیدی که از ماجرای دنباله دار مسمومیت های مشکوک دانش آموزان قمی می گذرد، تکلیف این قضیه را هم روشن کنند و با عاملان ای این جنایت هم برخورد کنند.
تجمع والدین دانش آموزان قمی برابر فرمانداری قم
نمی شود که در جایی از همین مملکت، برای همخوانی یک ترانه، چنین برآشوبند و شمشیر از نیام برکشند و در جایی دیگر، مدام خبر برسد که بچه های این مدرسه مسموم شدند و دانش آموزان آن مدرسه راهی بیمارستان شدند، ولی مسوولان آسمان و ریسمان به هم ببافند و بگویند انشاءالله گربه است!