مقالات سیاسی / روزنامه اطلاعات در یادداشتی به مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم اکبرهاشمی رفسنجانی به نقش این دولتمرد فقید در جامعه ایران پرداخت.
در این یادداشت آمده است: در ارتباط با آنچه امروز و اینک در کوی و برزن و نسبت مردم با سیاست و حکومت شاهد هستیم، رفتار سیاسی و کنشگری سنجیده هاشمی میتواند یک تجربه موفق به حساب آید. هاشمی در زمان مناسب، با بیان مناسب به میان مردم رفت و کوشید میانجی خیرخواهی باشد که مردم و حکومت را در پیوندی تاریخی به صحنه بیاورد تا هم حکومت از پشتوانه بی جایگزین آرای اکثریت ملت برخوردار شود، و هم جمهورِ مردم، دولت را نماینده منافع ملی بدانند و حکومت را در مسیر خواستها و امیدهای خود تعریف کنند. در حقیقت تلفیق کلاسیک و اصیل جمهوری اسلامی و سخنان متعدد و متنوعی که از امام خمینی با این مضمون نقل شده بود که «میزان رأی ملت است» مصداقهای عینی پیدا میکرد تا شکاف و فاصله میان حکومت و مردم، یا دولت و ملت از میان برود یا به کمترین حد کاهش یابد.
شرایط خطیر کنونی که کشور گرانمایه و کهن ما در آن قرار گرفته بیش از هر زمانی نیازمند خیر و صلاح خبیران و جهان دیدگانی است که فارغ از غوغای ننگ و نام، یا به دور از شایبه قدرت و ثروت و حتی خانواده و مقامشان، منافع ملی و خیر عمومی را در جهت صلاح میهن و مردم سرلوحه کار قرار دهند و بکوشند اصلاحی به وجود آورند و آشتی و مشارکتی میان گروهها و شخصیتهای کوشنده و قابل اعتماد ایجاد کنند. وجود سیاستمدارانی همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی، در حقیقت نخ تسبیح واحد برای ارتباط مهرههای کثیر و پرتعداد در جمهوری اسلامی و جامعه ایران قلمداد میشد.
در میان تمام خصوصیات و عناصری که شخصیت فردی و چهره تاریخی هاشمی رفنسنجانی را شمایل بخشیده است، این منزلت که تمام جریانهای سیاسی را از راست و اصولگرا تا جریانهای اصلاح طلب و طیف چپ سیاستگران را مورد خطاب و طرف مشورت قرار میداد تا برای صلاح و مصلحت کشور چاره جویی کند، بهترین خصوصیت و بارزترین صفت بود.
شاید تاریخ را در میان آن همه یادداشت روزنوشت و سند و سخنرانی و گفتگو و مقالات تحلیلی درباره این سیاستمرد نامی نتوان بدون نقد و تلخی بازبینی کرد. کدام مرد تاریخساز و برجستهای در این جایگاه و با این کارنامه میتواند از نقد بگریزد؟ اما آنچه در تراز جامع و مانع همین تاریخ مییابیم، خدمت او به منافع ملی، جمهوریت، میانجی گری میان مردم و حاکمیت، بیان دردها و امیدهای مردم، و سرانجام توجه به خیر و مهر عمومی در سپهر سیاست است. مردم نیز پاسخ دادند و آن وداع و اجتماع، نه فقط تشییع سیاستمدار، بلکه تجلی فهم عمومی و خرد جمعی در جامعه آزرده ایران بود.