آیت‌الله بهشتی و تبیین ضرورت نگهبانی از خط اصیل نه شرقی و نه غربی

مقالات سیاسی : امروز ما بر سر تحقق یافتن و تحقق نیافتن «نه شرقی، نه غربی» درگیر هستیم. آنهم در درجه اول با آمریکا. و جمهوری اسلامی روشی در پیش گرفته بود که به خصوص در یکی دو ماه قبل به این طرف به سرعت به سمت تحقق بخشیدن به «نه شرقی، نه غربی» جلو می‌رفت.
شرح جوانب وابستگی
وابستگی‌ها از این چند موردی است که برایتان می‌شمارم.
۱- وابستگی از نظر نظامی- کشورهائی هستند که چون اسلحه و مهمات می‌خواهند و خودشان قادر به ساختن آن نیستند، پس باید از جایی تهیه کنند که آن هم از شرق و یا از غرب است. امروز کشورهای دنیا، یا بازار اسلحه شرق است و یا بازار اسلحه غرب. یا فانتوم آمریکائی یا میگ روسی است. یا موشک هاگ آمریکایی یا بقول عربها خمسه‌ خمسه روسی یا ژ-۳ اسرائیلی و یا کلاشینکف روسی.
باید مردم کشورهای دنیا زحمت بکشند، جان بکنند، قوت لایموتشان را مصرف نکنند، دولتها از ضرورتها و نیازهای ضروری مردم صرفه‌جوئی کنند، پول اینها را به بازار اسلحه زرادخانه سازان دنیا بدهند.
در مورد این وابستگی، ما از همان اول اعلام کردیم که ما با کسی سر جنگ و دعوا نداریم. ما، انقلاب و هدف انقلاب ما هم این است که در این سرزمین به جای طاغوت،‌ الله حکومت کند. و به این منظور داریم نزدیک می‌شویم و در راهش افتاده‌ایم ولی هنوز نرسیده‌ایم و امید فراوانی به پیروزی در این راه داریم. (انشاءالله) گفتیم ما در این سرزمین یک انقلاب اسلامی کردیم و می‌خواهیم حاکمیت ‌الله را جانشین حاکمیت طاغوت کنیم. با کسی هم سر جنگ و دعوا نداریم. البته منکر آن نیستیم که وقتی انقلاب ما به پیروزی رسید و همسایگان ما دیدند در اینجا زندگی انسان در میدان و قلمرو حاکمیت‌ الله چقدر زیبا و دلپذیر است، خود به خود شیفته آن می‌شوند و انقلاب ما به خودی خود صادر خواهد شد. پس دیگر احتیاج نیست که ما پولهایمان را به آمریکا، یا به شوروی بدهیم.
۲ـ وابستگی سیاسی- شما می‌بینید که دنیا اسماً به سه اردوگاه سیاسی تقسیم شده است (بلوک شرق، بلوک غرب، جهان سوم)ولی در واقع باید گفت که دو اردوگاه است.
در مورد جهان سوم
حدود بیست و چهار پنج سال قبل که واقعاً دولتمردانی در آسیا و آفریقا وجود داشتند، و شخصیت‌هایی بودند که سیاستشان به سمت سیاست نه شرقی، نه غربی می‌رفت، اما متاسفانه نگذاشتند.
ناصر در مصر می‌خواست مسئله «نه شرقی، نه غربی« را دنبال بکند، آیا گذاشتند؟! جالب اینجاست که این سادات خائن را در خانه ناصر پروراندند. (درست ضد آن کاری که خدا کرده بود) همان کاری که خدا در مصر کرد و موسی، آزادی‌بخش قوم خود و مردم زمان خود را در خانه فرعون بزرگ کرد. این طاغوتی‌ها هم یار و یاور آینده خود را در خانه ناصر بزرگ کردند. آنجا که موسی کلیم‌الله را در خانه طاغوت مصر پرورش داد، اینجا هم آمریکا و صهیونیسم جهانی، سادات را در خانه ناصر پرورش داد! مشخصاً هر راهی که خدا می‌رود، ضدش را شیطان بزرگ و بچه شیطانهایش می‌روند. نهرو هم در هندوستان آوای «نه شرقی، و نه غربی» را به خوبی آغاز کرده بود و در جاهای دیگر نیز چهره‌های دیگر. ولی می‌بینید که امروز حکمرانان مصر با تمام وجودشان در دامن آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم جهانی قرار دارند.
بنابراین اگر یک وقتی در دنیا سه بلوک بود؛ بلوک شرق، بلوک غرب و جهان سوم. امروز باید گفت که تقریباً ۲ بلوک شده، بلوک شرق، بلوک غرب. حالا پس از چندین ده سال زحمت کشیدن، برای پایان دادن به حماسه جهان سوم و سیاست «نه شرقی، نه غربی» یک مرتبه شما ملت قهرمان ایران در لوای اسلام، و در پرتو رهبری امام حرکت کردید و گفتید ما آرامش را از شما می‌گیریم. ما دوباره شعار مترقی «نه شرقی، نه غربی» را شروع کردیم و سیاست ما درست در این جهت پیش می‌رود.
همانطور که می‌دانید ما در طول این دو سال در هیچ جای دنیا نه در گروهبندی سیاسی آمریکا و اروپای غربی قرار گرفتیم و نه در گروهبندی سیاسی روسیه شوروی و اقمار او.
در همه جا گفتیم ما مسلمان و مستقل هستیم، ما راه اساسی داریم و جلو می‌رویم، کسی از ما انتظار سرموئی حمایت از این بلوک یا آن بلوک را نداشته باشد.
۳- وابستگی اقتصادی- وابستگی اقتصادی شدیدترین و ریشه‌دارترین وابستگی‌هاست. در طول ماههای نزدیک به پیروزی انقلاب و ماه‌های بعد از پیروزی انقلاب، مکرر نمایندگان سیاسی کشورهای دیگر می‌آمدند و می‌گفتند با ما مناسبات اقتصادی خواهید داشت یا نه؟
ما هم همیشه یک جواب داشتیم. می‌گفتیم ما مناسبات اقتصادی خواهیم داشت ولی یک شرط دارد و آن این است که استقلال کامل ما باید رعایت شود. بدین معنا که آن چه را ما نیاز داریم از شما می‌خریم، نه آن چه را که شما بخواهید به بازارهای ما تحمیل کنید و این دو با هم فرق زیاد دارند.
اگر ما مردم مستقلی باشیم و برای اداره زندگی کشورمان مثلا به چهار تراکتور نیاز داشته باشیم، آزادانه در دنیا می‌گردیم، نمایندگان خود را به این طرف و آن طرف می‌فرستیم هرجا بهتر و ارزانتر پیدا کردیم می‌خریم. به آنها گفتیم ما نمی‌خواهیم در دنیا منزوی باشیم. ما با دنیا رابطه اقتصادی خواهیم داشت، اما رابطه برابر. مخصوصاً روی کلمه برابر تکیه می‌کردیم. هر وقت دیدیم چیزی لازم داریم، و هر جا به قیمت ارزان و خوب و متناسب عرضه کردند از آنجا می‌خریم. اگر این نوع رابطه اقتصادی را شمال قبول دارید، برای ما مطلوب است، والا خیر. ما حاضر نیستیم حتی یک عدد میخ به صورت تحمیل اقتصادی بر بازارمان بخریم؛ و چون می‌خواهیم روی پای خود بایستیم، از این به بعد هم تولیدات داخلی خود را به صورت روز افزون بالا می‌بریم، آن هم تولید واقعی نه تولید مونتاژی. ما صنایع تولیدی واقعی را در خط نیازمندیهای واقعی‌مان بالا می‌بریم. این اصل سیاست اقتصادی ما بود که در این مدت دنبال کردیم و نتیجه‌اش این شد که همین کشوری که در سالهای اخیر روزانه شش میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد و باز هم مقروض بود.
اگر به یاد داشته باشید در سال ۵۶ دولت آن وقت از بانکها وام گرفت، کشوری که با خارج کردن روزانه شش میلیون بشکه نفت نیازمند بود. برای اینکه با دلارهای به دست آمده از فروش نفت چیزهائی می‌خرید که مورد نیاز این کشور نبود. ما در سال ۵۸ گفتیم اگر روزی پانصد هزار بشکه نفت هم بفروشیم؛ می‌توانیم نیازهای اقتصادی خود را تامین کنیم. ببینید چقدر تفاوت است. و این استقلال اقتصادی است.
بنابراین نظام جمهوری اسلامی ایران ما می‌رود به سمت استقلال اقتصادی و نفی وابستگی اقتصادی.
۴ـ وابستگی فرهنگی- وابستگی فرهنگی از بدترین وابستگی‌هاست. وابستگی فرهنگی یعنی چه؟ یعنی اینکه شما بچه‌های خود را در کشورتان بزرگ می‌کنید، وقتی به سن بیست سالگی رسیدند، آمریکائی، یا اروپائی و یا روسی فکر می‌کنند. آمریکائی یا اروپائی یا روسی زندگی می‌کنند، به همین نحو لباس می‌پوشند، و می‌نشینند، برمی‌خیزند. فرهنگی که بینش و منش آنها را جهت می‌دهد فرهنگ بیگانه است. این دختر یا پسر بصورت خودکار وابسته به غرب یا به شرق است. چطور می‌شود آنان را مستقل کنی؟! وقتی زنان و دختران ما در مقابل تبلیغات مجله‌ای و سینمایی و تلویزیونی قرار می‌گیرند و مشاهدات عینی آنان به آنها القاء می‌کند که تنها باید در هر ماه حداقل معادل صد تومان (بیشتر نمی‌گویم) لوازم آرایش غربی داشته تا بتوانند یک خانم و یک زن متناسب با زمان خود شوند، آیا چنین خانمی می‌تواند بگوید من مستقل از غرب هستم!؟
وقتی پسرها و آقایان ما عارشان می‌شود بدون کراوات (آن هم کراواتی که از خارج بیاورند) در اداره و در دفتر کار خود بروند، آیا این آقا می‌تواند مستقل از غرب باشد؟! وابستگی‌های اقتصادی براساس وابستگی‌های فرهنگی به وجود می‌آید.
ما با انقلاب فرهنگی خود اعلام کردیم که‌ ای آمریکا، ‌ای اروپای شرقی، ‌ای دنیای غیر اسلام، ما می‌خواهیم فرهنگمان اسلامی باشد تا انسانهای ما براستی انسانهای مستقلی باشند و روی پای خود بایستند.
قیچی کردن همه وابستگی‌های ممکن
وابستگی نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی.
نظام جمهوری اسلامی ما در خط قطع این وابستگی‌ها و رسیدن به استقلال و خودکفائی واقعی جلو می‌رفت و آخرین نهاد آن نیز حکومت و دولتی بود که منتخب مجلس و نمایندگان مردم است.
این دولت با آهنگ قاطع کامل بر سرکار آمد که قیافه و لباس پوشیدن و حرف زدن نخست‌وزیر آن نشان می‌داد که‌ای آمریکا دندان طمع خود را از ما بکن.
آمریکا و عمالش دیدند عجب بلائی به سرشان آمده، انگار واقعاً شعار «نه غربی، نه شرقی» درحال تحقق پیدا کردن است و اگر مردم ایران پیروز شوند و یکسال دیگر از بقایشان بگذرد، و جداً درخت جمهوری اسلامی در بهار شصت شکوفه‌های تازه دهد و به بار و بر نشیند، چه می‌شود؟ آیا فقط ایران از دست آمریکا می‌رود؟!… با اینکه از دست دادن ایران برای آمریکا خیلی دشوار است، اگر می‌دانست و مطمئن بود که فقط ایران از دستش می‌رود، شاید این قدر خود را به این دردسرها نمی‌انداخت که حمله نظامی کند و بعد بخواهد کودتای نظامی کند و بعد هم پوزه‌اش به خاک مالیده شود، و بالاخره حالا به وسیله صدام دامهای جدیدی بر سر راه ما بنهد.
نگرانی آمریکا از این است که منطقه تکان خورده است.
برادران و خواهران، با فریاد شما، فقط ایران تکان نخورده است، بلکه منطقه تکان خورده است.
امروز عراق و کشورهای دیگر برادر در مرز غربی ما و سرزمین‌های برادر در مرز شرقی ما، دارند زیرپای دو امپریالیسم سرخ و سیاه می‌لرزند. برادرها و خواهرها، ما امیدواریم به یاری خدا و با فداکاری ملت قهرمان به سرعت و به‌زودی شر مزدوران صدام را از مرزهای غربی و جنوبی خود بکنیم.

*امروز دنیا به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده و پس از چندین سال زحمت کشیدن، شما مردم قهرمان ایران در لوای اسلام و در پرتو رهبری امام حرکت کردید و گفتید ما دوباره سیاست «نه شرقی – نه غربی» را شروع کردیم و سیاست ما درست در این جهت پیش می‌رود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *